خیلی چیزها هست در این جامعه که تحمل کردنشان درد دارد

این روزها با هر کسی که حرف می زنم از دوست و همکلاسی و فامیل و آشنا... همه بی هیچ شکی سوال اولشان این است که بچه دار نشدی؟! من فکر می کنم این موضوع جزو خصوصی ترین برنامه های یک زندگی است که به دیگران ارتباطی ندارد. مثل موضوع حقوق! اما فرهنگ عامیانه ما طوری است که به خودمان اجازه می دهیم به تصمیمات تا این حد خصوصی یک خانواده ورود پیدا کنیم.... تازه به شنیدن جواب کوتاه اکتفا نمی کنیم! انگار مددجوی اجتماعی هستیم... دنبال ریشه یابی جواب نه طرف هستیم به هیچ چیزی هم که نرسیم خودمان نتیجه می گیریم که طرف نازاست یا با همسرش اختلاف دارد برای همین بچه نمی خواهند....

به طور کلی در جامعه ای زندگی می کنیم که همه افراد در همه حیطه ها صاحب نظر هستند و نظرات کارشناسانه می دهند و دخالت در امور دیگران را نوع دوستی یا صله رحم می دانند.....

این جامعه مجموعه ای از انسان هایی است که در نوع خود خاص و بی نظریند! مثلا طرف در فلان اپلیکیشن اجتماعی اش حرف های یک فیلسوف جهانی را می نویسد  بعد در روابط اولیه اش با پدر و مادر سالخورده اش مانده!  شاید هم من عوضی ام و فلسفه این طرز فکرها و رفتارها را نمی فهمم. نمی فهمم چطور می توان روشنفکر بود ولی به راحتی آب خوردن دل پدر و مادر را شکست.... که یک رفتار احمقانه و بچگانه ات منجر به سکته مغزی پدرت بشود .. بعدها باز همان رفتار را برای مادرت تکرار کنی... اگر نوشته هایت را می فهمیدی، اگر دقیق می شدی در زندگی خودت بعد می فهمیدی که سالها بعد تو امروز آنهاست!

خیلی چیزها هست در این جامعه که درد دارد... که تحمل کردنشان سخت است، اندوه بار و اسفناک است..


- این دو روز آخر هفته به بدترین شکل ممکن گذشت. به دلخوری و دوری فاصله.... به بی حوصلگی هر دوی ما.. به تمیزکاری منزل....

بله به بدترین شکل ممکن اوقات بیکاری ام را هدر دادم. قبلا هم گفته بودم استاد اتلاف وقتم. خیلی شیک، خیلی تمیز وقتم را هدر می دهم.


+ استاد مشاورم رو ملاقات کردم. از تازگی و نو بودن و خلاقیت موضوعم حرف زد و تمجیدش کرد. گفت کار سختیه اما نشدنی نیست. گفت پروپزالت رو خوندم. خیلی تمیز نوشته بود و خیلی شسته رفته بود... کاملا مشخص بود که با مطالعه دقیق نوشته شده و در طول متن می شد فهیمد که الگوی خاصی رو دنبال می کنه.

از شنیدن این قسمت حرفش هیجان زده شدم. دوست داشتم استاد راهنمام این حرف رو بزنه! البته من از ایشون خواستم که دقیق نخوندش چون ایشون انسان ایده آل گرا و کمال گرایی هستن و مطمئن بودم با تغییرات و ایرادت زیادی روبرو می شم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.