پیراهنم را بالا می دهد و سرش را می گذارد روی شکمم...
هی ! فکر نکنم بشه بشنوی صدای قلبش رو ...
بعد هی بوسه می زند.. بوسه می زند روی شکمم و نوازش می کند....
این کوچولو هم ورجه وورجه هاش بیشتر می شود ...
حس خوبی به من دست می دهد...
یک حس خوب بعد از این همه وقت!
به نظر می رسد باید دختر خوش شانسی باشد وقتی تو پدرش هستی!
خوشحالم که حالت خوبه
روابط پدر ودختری یه دنییایییییه واسه خودش.تازه به دنیا کع بیاد اینقد خودشو لوس میکنه واسه باباش که نگوووووو!!!
ای جانم :)
حالم زیاد خوش نیست.. دارم تمرین می کنم خوب باشم همین!
آخی چه صحنه ی قشنگی
حس های خوبت مستدام و فراووننننننننن
از این صحنه های قشنگ کم تکرار می شن.. اما خوب همین کمش هم اثر گذاره :)
ممنونم گلم