این همه دلخوری و آشفتگی

انقدر از همسرجان دلخورم که می تونم با همین دستام خفه اش کنم!

وقتی حرف هاش ... رفتارهاش را مرور می کنم... توی ذهن خودم می زنم به سیم آخر .. می زنم زیر همه چیز...

عصبانی ام ازش..

دلخورم...

به حد تنفر نزدیک شده ام ...


+ دیروز سایه به حرف هام که گوش داد گفت: اگه عصبی شدن های همسرت رو بذاریم کنار، باقی خصوصیات اخلاقیش دوست داشتنیه! اون یه مرد دوست داشتنیه و تلاشش برای فراهم کردن یه زندگی راحت و در شأن تو ستودنیه!!!

نظرات 4 + ارسال نظر
الی دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت 23:02 http://elhamsculptor.blogsky.com/

تو زندگی بدون اون رو تجربه نکردی که بتونی قضاوت کنی
منظورم از بدون اون، نبودنش هست نه قهر چند روزه . مثلا اینکه خدای نکرده کلا تو زندگیت نباشه پس قضاوت نکن. فرق میکنه خیلی هم فرق میکنه اگر واقعا از دستش بدی و ترکت کنه یا حتی خودت ترکش کنی روزی هزار بار خاطراتش که شامل دخترکت هم میشه آزارت میده و ویرانت میکنه
تو تجربه نکردی نبود همیشگیش رو اما من کردم. منم میگفتم بهتر بزار بره بود و نبودش مهم نیست. مادرش داره روانیم میکنه. خواهرش اله و بله و واقعا هم بودن اما نبود خودش چیز دیگست
من تجربه کردم تو نکن. این حرفا همه جا هست. این دعواها و داغون شدنا و درک نکردنا تو ذات همه مردا هست. اما بدون که بود و نبودش فرق میکنه خیلی هم زیادو نبودش قطعا بدتر از بودنشه. یادت باشه بحران سختی رو گذروندی فوت پدرت و دوره بیماری طولانیش، عذابها و دردها و گرفتاریها که من یک هزار هم نمیدونم و بارداری و زایمان و درداش و... یادت باشه همسر همراهت بود و درکت کرد. و در پرستاری از پدر و کارهای خونه و آشپزی و هزارتا کار دیگه همراهی کرد که خیلیها نمیکنن. اونم به عنوان مرد تو این مدت مگه چقدر بهش خوش گذشته اونم همش تو درد بوده. یادت باشه تهش اون یک مرده که تحملش کمتر از توئه و یادت باشه اون صبوری کرد. مردهای زیادی میشناسم که با وجود خوبیهای یک جانبه همسراشون حتی اجازه نمیدن اینقدر زنشون از پدر یا مادر بیمارشون پرستاری کنن چه رسد که کمک کنن و ...
نیوشا دختر خوب، زندگیت رو نه دست حرفای خاله زنکی بده و نه دست عصبانیت و کینه (فرقی نمیکنه خودت یا همسرت) برو ببخش و تا اونم ببخشه (قطعا هر دو خطا کردین ) خودت رو از افسردگی ناشی از مشکلات بیار بیرون تا زندگیت رنگ و بو بگیره رنگ و بوی عشق
شاید یکی وساطت کنه خوب باشه نمیدونم کی؟ مثلا خانم دکتر یا هرکی و فقط نزار کدورت زیادتر شه

عزیزم .. الی جانم...
مرسی از راهنماییت.. از حرف های خوبت که حال روزم رو خوب کرد...
درسته من وقتی ناراحت می شم دیگه هر چی خوبی کرده یادم میره فقط ناراحتیم هست تو ذهنم!
ممنونم از تلنگرت ... منونم از یادآوری هات ...
نه نیاز به وساطت نیست.. برمی گردم خودم به همسرجان... در واقع اون برگشت به من و منم ردش نکردم.

الی یکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت 22:22 http://elhamsculptor.blogsky.com/

نیوشا همه آدمها ویژگیهای آزاردهنده دارن
یکی عصبیه یکی شکاکه یکی خائنه و هوسباز و هیز و چشم چرون یکی خسیسه یکی بچه ننه و یکی هم دست بزن داره! هیچکس کامل نیست گاها ممکنه چندین ویژگی بد باشه..
نیوشا یادت باشه خداوند انسان را در سختی آفریده این وعده خودشه اگر زورت میرسه برو یقه اش رو بگیر!
پس بهتره صفات خوب همسرت رو هم ببینی و بدونی زندگی بدون اون زیاد هم چنگی به دل نمیزنه
در ضمن قرار نیست تو جا بزنی و فضا رو برای مانور و خانواده همسر باز بزاری (این از اون حرف خاله زنکی ها بودااا) بمون و بجنگ چون زندگی همش جنگه و ارامش واژه نسبی و موقتیه که تو زندگی اکثر آدمها بسیار کمرنگه

الی گاهی می گم اصلا تو این زندگی چی به چی می ارزه! کل این زندگی اصلا ارزش داره؟!
زندگی با اون یا بی اون برام هیچ فرقی نمی کنه ...
الی یه حالی ام اصلا ...

مهدی یکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت 10:47 http://spantman.blogsky.com

چرا آخه
حالا حرف سایه درسته یا نظر شما؟

والا باید ارشیو وبلاگ رو بخونید تا همسرجان رو بهتر بشناسید.
سایه حرف بی اساس می زنه ...
اما همسرجان هم با این حساسیتش رو خانوادش و عصبی شدنش من رو واقعا دلخور شدم

میدونم که آدمها با هم خیلی فرق دارن .. منظورم شاهت در همین حالی بود که مینویسی . .. حالمون شبیه همه .. منم دلم میخواد فرار کنم ... برم یه جایی .. یه خونه داشته باشم .. دیگه این آدمای لعنتی نباشن ... وقتی عشقی در کار نیست برای چی بمونم ؟

حق داری ... به نظرم زودتر خلاص شو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.